انتخابات مجلس (تحریم یا مشارکت)



هر چقدر که به تاریخ برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی نزدیک میشویم، حساسیت حاکمیت و نیروهای وفادار به انقلاب جهت مشارکت حداکثری مردم در انتخابات بیشتر میشود. نیروهای معتدل و آینده نگر جناح اصول گرا بخوبی دریافته اند که این مهم جز با حضور اصلاح طلبان محقق نخواهد شد. اصلاح طلبان هم در چنین شرایطی و در صورت نادیده گرفتن خواسته های حداقلی شان از سوی حاکمیت به صراحت اعلام کرده اند که در انتخابات حاضر نخواهند شد. این نه از آن جهت است که آنها نسبت به آرمانهای خود پشت کرده و در جهت تضعیف نظام گام بر میدارند بلکه از آن جهت است که وقتی سران اصلی و موثر آن جناح با اتهامات ثابت نشده ماه هاست در بند بوده و آنهایی که در خارج از زندان بسر می برند، اجازه هیچ گونه تشستی یا تجمعی را نداشته و کلیه احزاب آنها را تعطیل کرده اند، چگونه می توانند در این رقابت حاضر شده و امید به پیروزی نیز داشته باشند. اگر قرار باشد حضور آنها فقط برای فریب افکار عمومی باشد، یا تنها برای گرم نگاه داشتن تنور انتخابات بوده و از قبل معلوم باشد پیروز نهایی جناح مقابل است، آنها به هیچ وجه این حضور را قبول نخواهند کرد.

به عقیده بنده هر چه به موعد برگزاری انتخابات نزدیک تر میشویم حاکمیت تلاش بیشتری در جلب رضایت اصلاح طلبان برخواهد داشت. آزاد کردن سران در بند، فعالیت مجدد احزاب وابسته به اصلاح طلبان و اجازه سخنرانی و تبلیغات از مواردی است که در آینده نزدیک شاهد آن خواهیم بود. هر چند که رسیدن به این نقطه نه آسان است و نه باید به آن امیدوار بود. که سران تندرو جناح حاکم بشدت در برابر این اقدامات مقاومت کرده و اجازه نخواهد داد که قضیه به این راحتی محقق شود.
از همین حالا اختلاف میان جناح اصول گرا را میتوان به وضوح مشاهده کرد. اگر به سخنان نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی و سایر فعالان عرصه سیاست در این روزها نگاهی اجمالی بیندازید، به صحت این ادعا پی خواهید برد.
به هر حال امیدواریم که نیروهای معتدل جناح حاکم با تدبیر و برای برون رفت از وضعیتی که فعلا نظام ما دچار آن شده است، با برداشتن گامهای بلند و موثر سعی در جلب نظر اصلاح طلبان کرده و زمینه را برای مشارکت حداکثری آنان و آن بخش از طرفداران ایشان، فراهم آورند.

اعاده حیئیت ا ز نظام و قوه قضائیه



ایران این روزها در فضای بهت و حیرت ناشی از اختلاس 3 هزار میلیارد تومانی بسر میبرد. در میان مردم که قدم میزنی، از کوچه و بازار که گذر میکنی، و خلاصه با هر کس که روبرو میشوی، با حرارت ناشی از تعجب و ناباوری سخن از این اختلاس بر زبان میراند. به راستی آیا تا کنون توانسته ای در گوشه ای خلوت به عدد و رقم این اختلاس و اینکه با چه شگرد و روشی توانسته اند آن را انجام دهند فکر کنی؟ آیا صفرهای این عدد نجومی را شمرده ای؟ 12 صفر در جلوی عدد 3. آیا به راستی کسی میتواند بدون هماهنگی با شبکه بانکی و استفاده از رانت و پارتی و بدون داشتن شبکه ای منظم به یک همچون ثروت عظیمی دست پیدا کند؟ و آیا با این اوصاف میتوان تنها یک نفر را بعنوان متهم اصلی معرفی کرده و با محاکمه او قضیه را تمام شده بدانیم؟

این سوالات و بسیاری از سوالات دیگر صحبت روزمره مردم شده و برای آن هم باید جوابهای قانع کننده ای از سوی مسئولان داده شود. اما آنچه که از بدو امر تا کنون اتفاق افتاده چیزی غیر از این را نشان میدهد. در یک چنین شرایط مبهم و بهت آلودی همه رجال سیاسی تلاششان بر این است که دامن خود و جناج خود را به کناری زده مبادا شعله ای از این آتش فراگیر به گوشه ای از آن برسد و مشتعل گردد. عده ای هم با انگشت اشاره طرف مقابل خود را نشان داده و صغری و کبری میچیند بلکه مرکز توجهات را به آن سو تغییر دهند. و در یک کلام این روزها بازار تهمت، شایعه و اخبار کذب و نادرست داغ داغ است. و شیاطین جن و انس هم در حال جولان دادن در این میدان میباشند.

واقعیت این است که در این اوضاع و احوال نمیتوان حق را از ناحق بدرستی تشخیص داد و حقیقتا اظهار نظر در مورد صحت و ثقم مسئله بسیار سخت و دشوار است. اما هر چقدر از زمان وقوع جرم فاصله بگیریم حقیقت را شفاف تر میتوان دید و با دلائل محکم تر و متقن تری میتوان پیرامون آن به قضاوت نشست. البته منظور آن نیست که پیگیری موضوع مورد غفلت قرار گرفته و به فراموشی سپرده شود. همچنانکه بسیاری از پرونده های بزرگ و جنجالی از جمله پرونده کوی دانشگاه و بازداشتگاه کهریزک به همین سرنوشت دچار شدند. و تبعات ناشی از آن دامن گیر ملت و کشور شده است.

به هر رو این برای نظامی که خود را ام القری اسلامی و الگوی کشورهای منطقه و جنبش های آزادی خواهانه میداند، بسیار زشت، ناپسند و غیر قابل قبول است که پس از سی و دو سال اتفاقاتی اینگونه رخ دهد. امیدوارم قوه قضائیه بتواند به موقع با شناسایی، معرفی و مجازات عوامل اصلی اختلاس اعتماد از دست رفته مردم به خود را و دلسردی آنها نسبت به نظام را اعاده نماید.