پیام نوروزی یا متینگ تبلیغاتی

امروز که مصادف بود با اول فروردین ماه سال 1392 مصاحبه ریاست جمهوری جناب آقای احمدی نژاد از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد. در این برنامه که به رسم هرساله برگزار می شود بعد تحویل سال نو مقام رهبری و بلافاصله شخص رئیس جمهور ایراد سخن میکند و عید را به مردم تبریک گفته و برنامه های دولت را در سال نو تشریح میکند. اما این بار سخنان رئیس جمهور به یک متینگ تبلیغاتی تمام عیار تبدیل شده و هر آنچه که لازم بود را رندانه گفتند. ایشان بجز یکی دو دقیقه ابتدایی سخنانش، مابقی را به مظلوم نمایی دولت در قبال حملات ناجوانمردانه ای که از آن سوی و این سوی مرزها در حق آنها میشود اختصاص داده و در حقیقت بیانیه ای کاملاً سیاسی که برگرفته از اندیشه مغز متفکر و تئوریسین فعال و اصلی جناح خود را بدون هیچ دغدغه ای از قطع شدن سخنانش یا برنامه قرائت کرد. جناب آقای ضرغامی یار و دوست همراه ایشان نیز بی هیچ نگرانی و تا به آخر این مصاحبه را پوشش داد و اصلاً نیازی ندید که این مصاحبه را قطع کند. برای من بسیار جالب بود آنجا که خبرنگاری با پرسش هایش که برگرفته از مطالبات مردمی بود رئیس جمهور را خطاب قرار میدهد ناگهان و بدون هیچ گونه هماهنگی حتی با دفتر ریاست جمهوری، جناب ضرغامی وارد عمل شده و مصاحبه ایشان را قطع میکند تا مردم از پرسش و جواب های آن مطلع نشوند مبادا که از توضیحات رئیس جمهور قانع نشده و او را مقصر تمام این نابسامانی ها بدانند. اما در این برنامه سراسر تبلیغی شخص رئیس صدا و سیما و عوامل ایشان با اطمینان تا به آخر سخنان رئیس جمهور را پخش کردند. به راستی به این همه هماهنگی، همدلی و درک متقابل باید تبریک و احسنت گفت.

احمدی نژاد چهره ای است که آمدنش، بقایش و هم رفتنش برای نظام هزینه داشته و خواهد داشت. او توانست از دید بسیاری از سیاستمداران کهنه کار نیات اصلی خود را مخفی نگاه دارد و با پلکانی که توسط آنها برایش ساخته شده بود به بالاترین مرتبه آن صعود کند. حال که در اوج قرار گرفته و هشت سال در آن مقام هر کاری توانسته انجام داده، پایین کشیدن ایشان کاری بسیار دشوار و به معنی حقیقی هزینه بردار است. بدون شک جناب احمدی نژاد تصویر ایام روزهای بعد از انتخابات ریاست جمهوری را که شخص دیگری بغیر از وفاداران به ایشان بر آن خواهند نشست را مجسم ساخته و برای آن برنامه ریزی کرده است.

او به این اوضاع واقف است و میداند که برای بقاء نباید از این مقام پایین بیاید. او معتقد است اگر نظام به این نقطه رسیده که احمدی نژاد نباید باشد، پس همه آن کسانی که به رشد او کمک کردند نیز نباید باشند. حتی اگر در این میان کلیت نظام خدشه دار شده و نابود گردد.

بازی شطرنجی که احمدی نژاد با اصولگرایان براه انداخته به پایان خود نزدیک شده است و در این لحظات هر حرکت و مهره چینی اشتباهی منجر به کیش و مات شدن یکی از دو طرف خواهد شد. معتقدم اگر شرایط به همین منوال پیش رود تنها یک اقدام خواهد توانست که احمدی نژاد را خلع سلاح کرده و بازی را از دستش بگیرد و آن هم شخص رهبر است که با وارد شدن به این نزاع به زیر صفحه شطرنج اصولگرایان و احمدی نژاد زده و بازی را برهم بزند. در غیر اینصورت نگارنده را عقیده بر این است که احمدی نژاد توان این را دارد که بازی را به نفع خود و به ضرر اصولگرایان با کیش و مات به پایان برساند.   

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد