اتحاد برای حل بحران اقتصادی

گرانی های کمر شکن و تورم افسار گسیخته و غیر قابل کنترل این روزها و ناتوانی مسئولان امر در مهار آن، صدای علمای اعلام را نیز بلند کرد. آیت الله مکارم شیرازی، نوری همدانی و سایر علما در درس خارج خود با اعتراض به وضعیت وخیم اقتصادی و گرانی های بی حد و حصر، خوستار رسیدگی عاجل دولت به موضوع شده تا به هر طریق ممکن وضعیت تورم و گرانی را مهار کرده و شرایط را آرام سازند. در این خصوص چند نکته به نظر میرسد که عرض خواهد شد.

1) از اینکه بالاخره حضرات علما احساس مسئولیت کرده وارد عمل شدند و به وضعیت موجود اعتراض نمودند باید شکر گذار بود.اما حقیقتا باید از این بزرگان پرسید چرا اینقدر دیر؟ و چرا با این لحن نه چندان جدی؟ شاید کسانی بگویند که این برای اولین بار نیست که علما در برابر دولت لب به اعتراض باز میکنند و در گذشته هم شاهد این گونه اعتراضات بوده ایم. عرض میشود بله در گذشته هم شاهد این اعتراضات بوده ایم ولی بفرمایید نتیجه آن بکجا رسید؟ فقط در یک مورد ( رفتن زنها به استادیومهای ورزشی ) که اعتراضات بدلیل پیگیری و مقاومت علما به نتیجه نشست در سایر موارد اعتراضات به هیچ سرانجامی نرسید. آیا موضوع اقتصاد مردم و فشار مضاعفی که بر قشر کم درآمد و ضعیف جامعه که به گفته امام ولی نعمتان ما هستند وارد میشود از ورود زنان به استادیوم ها کم ارزش تر و کم اهمیت تر است؟ پس به ما حق بدهید که سوال کنیم چرا این همه دیر؟

سوال دیگری که مطرح است اینکه چرا در برابر ایستادگی دولت بر سیاست های غلط خود اعتراض خود را عملی نمی سازید؟ برای مثال کافی است یکی از آقایان درس خارج خود را به نشانه اعتراض تعطیل کند و تا اصلاح امور درس خود را شروع ننماید. آنگاه خواهیم دید که این اعتراض عملی دارای چه پتانسیل بالا و تاثیر شگرفی خواهد بود. متاسفانه ما خود را در حصاری از مصلحت ها پیچیده ایم و بدست خود، خود را خلع سلاح نموده ایم. (( تضعیف دولت حرام است، آب به آسیاب دشمن ریختن... )) مواردی است که با نگاه مصلحت آمیز ما، دستمان را از اعتراض کوتاه میدارد. مصلحت اندیشی کاری عفلایی است ولی باید دید که در مقابل این مصلحت سنجی چه چیزی را از دست داده و یا چه چیزی را بدست می آوریم. متاسفانه در این موضوع در حال از دست دادن مردم خود هستیم. مردمی که سرمایه اصلی این انقلاب میباشند. و اگر نبود مجاهدتهای این مردم انقلابی هم در کار نبود.

2) دومین دلیلی که باعث این شده که نتوانیم راه حلی مناسب برای برون رفت از این بحران پیدا کنیم، محروم کردن خود از مشورت و همفکری قشر عظیمی از دانشمندان و علمای علم اقتصاد است که مخالف مشی سیاسی ما فکر میکنند. گرانی و تورم متعلق به تمامی اقشار اعم از چپ و راست یا اصولگرا و اصلاح طلب است و هم اندیشی برای برون رفت از این مخمصه نیز متعلق به کلیه اقشار میباشد. همه باید در این جهاد اقتصادی و مبارزه با غول تورم سهم داشته باشند. به کدامین دلیل شرعی و عقلایی قشر عظیمی از دانشمندان مخالف خود را از وارد شدن در این عرصه که عرصه مبارزه است باز میدارید؟ بیایید برای یکبار هم که شده با کنار گذاشتن اختلافات و مسائل پیش پا افتاده که زندگی را بر همگان تلخ و حرام کرده، در کنار هم نشسته و برای رهایی از این همه مشکلات راه حل مناسبی بیابیم.

3) سومین مساله این است که اگر بر فرض محال نتوانستیم با هم کنار آمده و به قولی واحد برای برون رفت از بحران فعلی دست پیدا کنیم، از دانشمندان دیگر کشورها استمداد بطلبیم. کمک خواستن که عیب نیست. مشورت گرفتن که عار نمی باشد. چه بسا راه حل را بتوانیم از اندیشه دانشمندان دیگر ممالک بگیریم. چرا خودمان را از دانش آنان محروم می سازیم. هم فکری و مشورت در این گونه مسائل غیر از وابسته شدن و از دست دادن استقلال است. اعتراف به ناتوانی حل بحران نه تنها خواری و عیب نمی باشد، که عین شجاعت و تدبر است.

به هر حال این ره که میرویم ( در مسائل اقتصادی ) به ترکستان است. نه تنها گرهی از کلاف سردر گم اقتصاد باز نخواهیم کرد که روز به روز در منجلاب و باتلاق تورم و گرانی بیشتر فرو می رویم. و انتهای چنین تفکری بجز فقر و نارضایتی و بریدن و قطع امید مردم از مسئولان نتیجه ای دیگر در بر نخواهد داشت.

چهار تخلف در دوازده روز


هنوز 12 روز از سال 91 نگذشته بود که دولت مرتکب 4 تخلف از قوانین شده است. تا آنجا که جناب آقای لاریجانی رئیس مجلس در نامه ای به رهبر انقلاب هشدار داد.

اولین مورد تخلف دولت برداشت غیر قانونی و کلان بانک مرکزی از حساب بانکها بود. این خبر را خبرگزاری مهر در روز دوشنبه 15 فروردین اعلام کرد. این خبرگزاری اسامی بانکهایی که مورد دستبرد قرار گرفتند را اینگونه اعلام کرد:

1) بانک ملی حدود 530 میلیارد تومان.

بانک ملت حدود 210 میلیارد تومان.

بانک تجارت حدود 180 میلیارد تومان.

بانک پاسارگاد حدود 120 میلیارد تومان.

بانک پارسیان حدود 110 میلیارد تومان.

و نهایتا بانک سینا حدود 30 میلیارد تومان.

پس از انتشار این خبر بود که مجلس دچار تشنج شد و اظهار نظرات نمایندگان مخالف به هوا برخواست. هر چند که دولت در مقابل این افشاگری و واکنش نمایندگان اظهارنظر کرده و اقدام خود را توجیح نموده و قانونی میداند، اما همینکه شبانه و دور از چشم همگان این عمل را مرتکب شده، هرگونه توجیه در این خصوص را باطل میکند.(خوب دقت کنید شبانه و بصورت دزدی)

دومین مورد از تخلفات انتصاب سعید مرتضوی بعنوان مدیرعامل صندوق تامین اجتماعی گزارش شده است. البته برخی از نمایندگان از جمله اسدالله بادامچیان تصریح کرده: درست است که آقای مرتضوی در پرونده ای متهم است اما تا قبل از محکومیت که نمی شود ایشان را کنار گذاشت ... به همین علت استفاده از کسانی که پرونده ای دارند در مسئولیت ها بلامانع است.
به نظرم نفس این کلام صحیح است ولی سوالی را در اذهان بسیاری از خوانندگان ایجاد میکند و آن اینکه آیا آقایان میرحسین موسوی و کروبی در دادگاهی محکوم شده و جرم آنها ثابت شده است که در حال حاضر قریب به یکسال است در حصر خانگی به سر میبرند؟ آیا بسیاری از زندانیان سیاسی از جمله جناب تاجزاده و دکتر زید آبادی  در دادگاهی به جرائمشان رسیدگی شده و محکوم شناخته شده اند که هنوز در زندان به سر میبرند؟ اصلا جرم آنها چیست؟ و چرا رسیدگی به جرم آنها تا به این اندازه طول کشیده است؟

سومین تخلف آغاز اجرای فاز دوم طرح هدفمندی یارانه ها در تعطیلات نوروزی عنوان شده است. رئیس مجلس در سخنان خود این اقدام دولت را مغایر قانون خوانده  است.
ماجرا از این قرار بود که مجلس دولت را مکلف ساخته بود که در دو ماه ابتدای سال 91 نمی تواند وارد فاز دوم طرح هدفمندی یارانه ها شود. اما دولت بی اعتنا به این تکلیف قانونی با واریز کردن 28 هزار تومان بعنوان مابه التفاوت یارانه ها به حساب سرپرست خانوار ( آنهم نه برای همه ) این دستورالعمل مجلس را نقض کرد. و باعث شد تا بار دیگر بر همگان ثابت شود احمدی نژاد فردی نیست که در راستای تفاهمات و توافقات گام برداشته و در صدد رفع موانع و مشکلات جاری مملکت باشد. بلکه او میکوشد با ایجاد بحرانهای مقطعی و با انگیزه های برتری خواهی، نظرات خود را به مجلس تحمیل سازد. و در این میان از هیچ اقدامی ترسی به خود راه نمی دهد.

چهارمین تخلف دولت این بود که تعداد زیادی از سرپرستان خانوار را از دریافت یارانه نقدی محروم ساخت. این در حالی است که دولت حق کم یا زیاد کردن تعداد متقاضیان دریافت یارانه ها را بدون هماهنگی با مجلس ندارد. در اوایل سال بود که پیامی به تعداد زیادی از سرپرستان خانوار رسید مبنی بر اینکه انصراف خود را با ارسال پیامک به مرکز طرح هدفمندی یارانه ها اعلام دارند. هنگامی که معلوم شد بسیاری از دریافت کنندگان پیام کوتاه افراد کم درآمد جامعه بوده و یارانه ها قسمتی از خرج ماهیانه زندگی شان را تامین میکرده، اعلام کردند که این کار بصورت داوطلبانه بوده و هیچ اجباری در کار نیست. اما در عمل همان کسانی که دریافت کننده پیام کوتاه بودند از لیست پرداخت محروم شدند. و تا کنون هیچ اقدامی برای اصلاح این مسئله صورت نگرفته است.

این هم پرونده دولت که رئیس آن در مجلس اعلام کرد قانون مدارترین دولت پس از انقلاب است. قضاوت با شماست.

آغازین سخن...

14 روز هم از سال 91 گذشت. مابقی روزها هم به همین سرعت طی خواهند شد. ای کاش صدایی باشد که ما را از غفلت بیدار سازد. دستی باشد که دستگیریمان کند. چشمی که راه را برایمان روشن سازد. پایی که ما را در مسیر ببرد. و آخرالامر قلبی که ما را عاشق معشوق حقیقی کند.

از گذشته مان که درس نگرفتیم، فقط حسرت ایام و لحظه های از دست رفته را میخوریم. یاد کردن از گذشته اگر باعث بیداری و عبرت مان نشود، خود کاری لغو و بیهوده است. از خداوند آرزوی بهترین روزها و سالها را داریم اما خود برای رسیدن به آن قدم از قدم بر نمی داریم. بیاییم خود را قاضی خود قرار دهیم و لحظه ای بجای خداوند بنشینیم. اعمال خود را بررسی کرده و نمره بدهیم. هر نمره ای که گرفتیم مورد تایید است. حتی اگر خودمان را گول بزنیم و نمره قبولی بگیریم. برای یکبار هم که شده این کار را امتحان بکنیم. شاید فردا دیر باشد. راستی اگر جای خدا باشیم چقدر به بنده گانمان فرصت جبران میدهیم؟ به بندگان خطاکارمان چقدر روزی میدهیم؟ با بندکان خطاکارمان چگونه و با چه لحنی صحبت خواهیم کرد؟ تا چه اندازه تحمل دیدن خطاکاری های آنها را داریم؟ و سوالات بیشمار دیگری از این قبیل...

برای رسیدن به یک زندگی متعادل و خوب فقط باید بدانیم و باور کنیم خدایی هست که اعمالمان را نظاره گر است. و باید در پیشگاه او جوابگو باشیم. اگر به این جمله ایمان پیدا کردیم همه چیزمان به تعادل خواهد رسید.

در این سال جدید به راستی برای همه دوستانم آرزوی سلامتی و زندگی متعادل و در مسیر الی الله دارم. و امیدوارم عاقبت همه ختم به خیر شود.

در آخر و به مناسبت این نوشتار غزلی از حضرت حافظ تقدیم میکنم.

گلعذاری ز گلستان جهان ما را بس
زین چمن سایه آن سرو روان ما را بس
 
من و همصحبتی اهل ریا دورم باد
از گرانان جهان رطل گران ما را بس
 
قصر فردوس به پاداش عمل می‌بخشند
ما که رندیم و گدا دیر مغان ما را بس
 
بنشین بر لب جوی و گذر عمر ببین
کاین اشارت ز جهان گذران ما را بس
 
نقد بازار جهان بنگر و آزار جهان
گر شما را نه بس این سود و زیان ما را بس
 
یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم
دولت صحبت آن مونس جان ما را بس
 
از در خویش خدا را به بهشتم مفرست
که سر کوی تو از کون و مکان ما را بس
 
حافظ از مشرب قسمت گله ناانصافیست
 طبع چون آب و غزل‌های روان ما را بس

جلسه ای برای تمسخر نمایندگان


امروز بالاخره جلسه علنی مجلس شورای اسلامی برای طرح سوال از ریاست جمهوری تشکیل شد. در این رابطه نکاتی به نظر میرسد که عرض خواهد شد.

اول: اینکه بعد از 30 سال این قانون خاک خورده برای اولین بار به مرحله اجرا رسید و تابوی سوال از رئیس جمهور شکسته شد اتفاق مبارکی بود که باید از این منظر به نمایندگان مردم تبریک گفت.

دوم: به نظرم شیوه اداره مجلس توسط آقای لاریجانی همانند دفعات قبلی که رئیس جمهور به مجلس دعوت میشد و در آن جلسات هر آنچه را که میخواست به نمایندگان میگفت و اعتراضی از سوی رئیس مجلس صورت نمی گرفت، اینبار هم همان اتفاق رخ داد و بلکه به مراتب بسیار زننده تر و بدتر. زیرا این جلسه با دفعات قبلی تفاوت ماهوی داشت. در این جلسه رئیس مجلس باید تمام قد در مقابل فرا افکنی ها و تهمت هایی که احمدی نژاد به نمایندگان و زیر سوال بردن وظایف ذاتی آنها مطرح کرد می ایستاد و اجازه نمی داد که سخنان بی پایه و اساس خود را ادامه دهد. متاسفانه مشاهده کردیم که احمدی نژاد از این فرصت بخوبی استفاده کرد و مطالب خود را مطرح ساخت.

سوم: سومین نکته ای که در این یادداشت می توان به آن اشاره کرد همان تهمت هایی بود که قبلا از جانب ایشان مطرح شده بود و علت اصلی تشکلی چنین جلسه ای اساسا طرح همین اتهامات بود. و همه بوضوح و با کمال ناباوری دیدیم که احمدی نژاد بجای پاسخ گویی به موارد سوال شده، مجددا همان تهمت ها را بعنوان جواب به نمایندگان تحویل دادند.

چهارم: آنچه که مشخص بود رئیس جمهور اصلا برای پاسخ گویی به سوالات به این جلسه نیامده بود بلکه فقط برای وقت گذرانی و به تمسخر گرفتن نمایندگان در مجلس حاضر شده بود. ایشان به جای جواب دادن مرتب با شوخی های نابجا روند پاسخ گویی را به بی راهه می بردند و جو را آنطور که مد نظرشان بود تغییر میدادند. هیچ کدام از پاسخ هایی که از زبان ایشان شنیدیم جواب سوالات مطرح شده نبود. و مشخص بود اصلا از جانب دولت برای جواب سوالات کارشناسی نشده بود. ایشان با همان کلی گویی هایی که برای مردم سخنرانی میکردند و از همان دست اطلاعاتی که به خورد مردم میدادند، استفاده کرده و با همان ادبیات به اصطلاح پاسخ سوالات را دادند.

پنچ: در آخر ایشان با نمره گذاری برای خود و القا کردن این مطلب که نمره ای کمتر از 20 حق ایشان نیست سعی در منحرف کردن اذهان نمایندگان داشتند که این خود یک تخلف آشکار است.

با همه این موارد و موارد دیگری که در جلسه اتفاق افتاد و از رادیو قابل دیدن نبود، باید اذعان کرد اگر نمایندگان رایی کمتر از عدم صلاحیت به ایشان دهند به حق همه مردم جفا کرده و در قیامت باید پاسخ گوی این اغماض های بی دلیل و ضایع کردن حقوق ملت را بدهند.

به نظر من نمره رئیس جمهور از 20 نمره کمتر از 2 می باشد.

دستان پشت پرده و عروسک گردانی های جدید


دو روز دیگر مانده به طرح سوال از رئیس جمهور در صحن مجلس، بار دیگر زمزمه هایی بگوش میرسد که نشان از آن دارد دولتیان برای اقناع نمایندگان به پس گرفتن رای خود سخت در تلاش اند و البته به موفقیت هایی هم نائل شده اند. دیروز نمایندگان مجلس آقایان احمد توکلی، الیاس نادران، زهره الهیان، حسین فدایی وعلی زاکانی که همگی از نمایندگان تهران هستند در نامه ای خواستار این امر شدند که به جای طرح سوال از رئیس جمهور وی به مجلس دعوت شود و نمایندگان با دولتمردان به گفتگو بنشینند.

آنها در توجیه پیشنهاد خود اینگونه عنوان کردند که: (( پیام حضور با شکوه مردم پای صندوق های رای این بود که ما با مشکلات و تنگناهای مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی دست به گریبانیم و از قصور و تقصیرهای مسئولان اجرایی، تقنینی و قضایی ناراضی هستیم. اما دل در گرو نمایندگان خود نهاده ایم تا با تلاش پیگیر و دلسورانه با همراهی دولت قوانینی راهگشا به تصویب برسانند و مسئولان مومن، متخصص و عاقل را انتخاب کنند. و با نظارت مستمر ضمانت اجرای قوانین را فراهم نمایند. و برای گشودن گره از مشکلات کشور و مردم بسیج شوند.)) و آنگاه به این نتیجه رسیدند که:

(( باید رای خود را پس گرفته و بجای سوال از رئیس جمهور با او وارد مذاکره شوند.))

واقعا به داشتن نمایندگانی تا به این حد از ذکاوت و هوش باید تبریک گفت. نمی دانم کجای این پیامی که به نام مردم صادر شده (( اگر بر فرض محال بپذیریم که پیام منتشره حاوی تمام آن چیزهایی بود که مردم از موکلین خود انتظار دارند )) حامل اینچنین برداشتی است که باید نمایندگان بجای عمل به مصوبه قانونی و رایی که به اجرای آن داده اند، برای چندمین بار رای خود را پس گرفته و با دولت خاطی و قانون گریز کنار بیایند. و عجیب تر اینکه تمامی این اقدامات را هم به پای ملت نوشته اند تا فردا روزی که افتضاح این کار در آمد، با شهامت سینه جلو داده و با صدای صاف و رسا بگویند: ما که اقدامی خودسرانه انجام نداده ایم ما به فرمایش ولی نعمتان و موکلان خودمان عمل کرده ایم.

البته از حق نگذریم به نظرم این اتفاق از یک منظر بسیار به موقع و خوشحال کننده است. و آن اینکه مردم با شناخت بیشتر در دور دوم نمایندگان منتخبان خود را انتخاب خواهند کرد. این اتفاقات نشانه هایی برای صلاحیت و عدم صلاحیت میباشد و نباید به راحتی از کنار این اتفاقات عبور کنیم.

البته باید از نمایندگانی همچون علی مطهری و سایرین که بر رای خود پافشاری کرده و اجازه نمی دهند این عده با مخدوش کردن رای خود نیت نامبارک خود را عملی سازند تشکر کرد. باید از همینجا از تمامی نمایندگان راستین و شجاع ملت دفاع همه جانبه کرد و آنها را پشتیبانی نمود تا با دلگرمی به کار اصلی خود پرداخته و مصالح مملکت را رصد نمایند.